کاربر:Behaafarid/ویکی‌اژدها

صاحب امتیاز : گَرْدَنْ کُلُفْتْ - ویراستار : تُنْدِ بَدْ رَأیْ

ویکی‌پدیا مجموعه‌ای در هم و بر هم از صفحات ناقض حق تکثیر است که به منظور دفاع از آزادی بیان و تمرین دموکراسی و نشر اکاذیب به دست عده‌ای بیکار کپی و به دست عده‌ای بیکارتر حذف می‌شوند. به بیان دیگر ویکی‌پدیا آزمایشی جهانی‌است برای اثبات این نکته که گردآمدن خلایق برای ایجاد ملغمه‌ای از ضداطلاعات منجر به کشف راههای جدیدی به سوی سیاه‌چال ابتذال می‌شود. کوشش‌های خلق در سر و سامان‌دادن و حتی تصاحب «چیزی» که بنا به تعریف آشوبی از نوع مدرن است هم‌زدن حوضچه‌ای لجن‌گرفته از عقده‌های فروخفتهٔ روانی‌است که با بعضی قاشق‌ها از جمله مدیریت بهتر نیز هم می‌خورد. باید توجه داشت که گرد آمدن اَندی هوموسپین در جایگاهی مجازی غریزه‌های قانون‌نویسی عده‌ای را تحریک می‌کند و از آنجا که قانون بی مجری آن در بهترین حالت چون ابر آذاری‌است مشتی ساده‌دل را بفریبند که تو رستمِ دستانی و مدیر دبستانی. باری به کرسی مدیریت بر شو. بر اصحاب ذوق و معرفت که روی سخن در ایشان است پوشیده نیست که اساس کار مملکتِ پدیا جز با چماق شَحنه و زور شرطه قوام نگیرد و ضرب دگنکِ قطع دسترسی کارآتر که نصیحت عرفانی. پس معلوم شد که ویکی‌پدیا چون مملکتی‌است. ناکجاآبادی‌است در عالم مجاز که قلیلی از کاربرانش می‌کوشند تا ذهنیت‌های دُژگاهی را با نصیحت و عجز و لابه خوش‌گاهی کنند. صد البته کام نیابند.

معنی اصطلاحات معمول در ویکی‌پدیا: ویرایش

مدیر
آماج دشنام‌های خاص و عام، دیکتاتور، قدرت‌پرست، لجباز، فراش، دشمن ویکی، کسی که عده‌ای فکر می‌کنند با قوانین آشناست.
عزل مدیر
اتفاقی که تنها با امضای چهارده معصوم، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و تنها در روز جمعهٔ روز سیزدهم ماه سیزدهم سال وهیزکی ممکن است.
کاربر
کارگر
کاربر عادی
وسیله‌ای برای امتحان اختیار مدیریتی قطع دسترسی
کاربر تازه‌وارد
کسی که محل جدیدی برای نوشتن وبلاگ پیدا کرده‌است.
کاربر آزادی‌خواه سعادتمند
شهید ویکی--> کاربری که حداقل یک‌بار دسترسی‌اش بسته شده‌است.
کاربر آزادی‌خواه کم‌سعادت
کاربری که علی‌رغم کوشش‌هایش تا حالا دسترسی‌اش بسته نشده‌است.
کاربر بدون مشارکت
شخص زیرکی که فکر می‌کرد در ویکی حلوا پخش می‌کنند ولی زود متوجه اشتباهش شد.
خرابکاری
ویرایش‌های شخص مخالف من
اصلاح‌خرابکاری
ویرایش‌های من
دیدگاه بی‌طرف
دیدگاه من
اثبات‌پذیر
آنچه که من صحت آن را تأیید کنم --> درست
منبع معتبر
وبلاگ من.
منبع نامعتبر
هر منبعی که در آن به عقیدهٔ مخالفان اشاره شده‌است.
تحقیق دست اول
هر مطلبی که مرا در موضع دفاعی قرار دهد یا باورهای مرا به چالش کشد. هرگونه شبهه نسبت به دین من. هر مطلبی از منابع معتبر که من نپسندم.
پیوند به بیرون
فهرست پیوندها به وبلاگ‌ها و وب‌گاههای مورد علاقهٔ من، از جمله وبلاگ خودم و وبلاگ پسرخاله‌ام و وبلاگ هم‌رزمانم.
فرض حسن نیت
اصطلاحی بی مسما: چرا که حسن نیت اصولاً یا امری اثبات‌شده‌است مثل «حسن نیت من» یا از اساس باطل است چون «حسن نیت شخص مخالف من»
شیوه‌نامه
متنی طولانی و کسل‌کننده که برای تمرین شیوه‌نامه‌نویسی نوشته شده‌است و خواندن آن اتلاف وقت است.
سیاست
قانونی که فهم آن از عهدهٔ کاربران عادی خارج است و مدیران هم در فهم آن اختلاف دارند. نوع پیشرفتهٔ چاقوی سوئیسی که با آن هر کاری می‌توان کرد و هر نظری را می‌توان پیش برد. همگان دائماً در حال نقض حد اقل یکی از سیاست‌هایند اما خودشان خبر ندارند و مدیران هم جز در موارد خاص حوصلهٔ پیگیری ندارند.
رهنمود
قانونی که اگر به نفع من باشد لازم‌الاجراست چرا که رهنمود است و اگر به نفع من نباشد به هیچ وجه لازم‌الاجرا نیست چرا که رهنمود است (یعنی سیاست نیست).
غایب
صفتی که اطلاق آن به مدیران حملهٔ شخصی تلقی شده و موجب قطع‌دسترسی بلندمدت یا دائمی می‌شود.
همیشه در صحنه
حاضر: کسی که در گذشته‌های دور مدتی در ویکی‌پدیا ویرایش کرده‌است. هرچه گذشته دورتر باشد حضور در صحنه بیشتر است.
قانون سه برگردان
قانونی که به موجب آن واگردانی مطلبی بیشتر از چند بار در مدت زمانی محدود ممنوع است. تعداد دفعات و بازهٔ زمانی به سلیقهٔ مدیر مجری قانون وابسته است.
حق تکثیر
حقی که در ویکی‌پدیای فارسی نقض آن ممکن نیست چرا که ایران عضو کنوانسیون بین‌المللی کپی‌رایت نیست.
نقض حق تکثیر
بهانه‌ای برای پاک‌شدن مطالب من به دست مدیران بی‌سواد و ناآگاه. هر گونه ارتباط با کلمهٔ «رشد».
حملهٔ شخصی
هر کلامی که از دهان مخالف من بیرون آید.
استفادهٔ منصفانه
هر استفاده‌ای که من منصفانه بدانم.
محرومیت به دست اجتماع
community ban: سگالش تعداد نامعلومی کاربر به طور ناشناس و به صورت ایمیلی برای راحت شدن از شر کاربری مزاحم
دیوان‌سالار
صاحب اسب سیاه.
تابلوی اعلانات مدیران
محلی برای اظهارنظر کاربران پیرامون مسائل مدیریتی و نیز ایراد خطابه‌های ایدئولوژیک. از پرخواننده‌ترین منبرهای ویکی‌پدیا.
قهوه‌خانه
محلی کثیف چرا که در آن حرف «ق» به کار رفته‌است و این حرف از حروف اصیل پارسی نیست.
باندبازی
علم مثلثات.
قطع دسترسی
بستن کاربر برای جلوگیری از خلافی که هنوز مرتکب نشده‌است ولی ممکن است در آینده مرتکب شود. در مواردی که لطف مدیر شامل حال کاربر شود قطع دسترسی طولانی‌مدت‌تر است تا احتمال خطای کاربر کاهش یابد. وسیله‌ای که با آن مخالفان من را به راه راست هدایت می‌توان کرد.
سرشناس
هرکسی که من بشناسم: چون پسرخالهٔ من و دوست دوران دبستان من.
وپ نیست
سیاستی که بنا بر آن ویکی‌پدیا نباید دربردارندهٔ مطالبی که من دوست نمی‌دارم باشد.
اجماع
نظری که من و دوستانم بر سرش توافق داریم.
زاپاس
هر مخالف جدیدی که سر و کله‌اش پیدا شود. اصولاً من یک نفر مخالف بیشتر ندارم که او هم مزدور است. بقیه زاپاس وی‌اند.
برچسب مدرک
۱) برچسبی که برای ارتقای سطح کیفی ویکی‌پدیا، پنج بار استفاده از آن در هر خطِ مقاله‌هایی که شخص مخالف من نوشته‌است لازم است. ۲) برچسبی که برداشتن آن از مقاله‌هایی که من نوشته‌ام برای ارتقای سطح کیفی ویکی‌پدیا لازم است.
نشان افتخار
وسیله‌ای از بهر یارگیری برای جنگ ویرایشی بعدی.
جنگ ویرایشی
تصادم منیّت‌ها. هنگامی که الف می‌گوید: «سعدی شاعر ایرانی قبل از اسلام بود» و ب می‌گوید: :شاعر ایرانی قبل از میلاد بود.» و هیچ یک کوتاه نمی‌آیند.
مشارکت هفته
بیاییم همه با هم مقالهٔ خوب بنویسید.
ویرایش جزئی
ویرایشی که مقاله‌ای چندصفحه‌ای را تبدیل به مقاله‌ای جزئی می‌کند.
ویکی‌سازی
بزک مقالهٔ ناقض حق تکثیر تا کسی مشکوک نشود.
صفحهٔ اصلی
تغییرناپذیر
صفحهٔ تغییرات اخیر
فهرستی از بیکاران کنونی. نام این صفحه مبین عرب‌پرستی مدیران است.
جستارهای وابسته
پیوند به مقاله‌های مورد علاقه‌ای که به هیچ تدبیری نتوانسته‌ام در متن بگنجانم. این اصطلاح مبین عرب‌ستیزی مدیران است.
میانجی
کسی که در دعوای سرخی یا سفیدی آسمان حکم به صورتی‌بودن آن می‌دهد.
هیئت میانجیگری
هیئتی که میان جیگر است. اعضای آن هنوز به آن مرحله از رشد فکری نرسیده‌اند که دیدگاه شخصی در همهٔ موارد بدارند. این هیئت را از علائم ظهور هیئت داوری دانسته‌اند.
هیئت داوری
منجی ویکی‌پدیا. هیئتی که پس از ظهور ان‌شاءالله دشمنان من را قلع و قمع می‌کند به طوری که خون تا به زانوی اسبش برسد.
آی‌پی
--> IP. کسی که از IO درگذشته‌است ولی هنوز به IQ نرسیده‌است.
آی‌پی خرابکار
خرابکاری که از دو شیء مدور محروم است. O O
ویکی‌پدیای انگلیسی
۱) جایی که مقاله‌های بدون منبع را به آن ارجاع می‌دهند. ۲) معتبرترین یا کم‌اعتبارترین منبع: بسته به آن که کدام‌یک به نفع من باشد. ۳) جایی که با واگویه‌کردن سیاست‌های آن دانش زبان انگلیسی خود را به رخ می‌کشند.
مقاله‌نویسی
فن کپی مطلب از چندین منبع به طوری که کشف نقض حق تکثیر بسیار مشکل باشد. از این رو استفاده از منابع غیربرخط ارجح است.
مقاله
نوشته‌ای‌است که اگر کپی نباشد پس از مصرف چند بطری ودکای لنینگراد و دودکردن چند نخ سیگار ماریجوانا از صفحه‌کلید ویکی‌نویسان صادر می‌شود.
مقالهٔ رباتی
مقالهٔ رباتی یک مقالهٔ رباتی است.
ویرایش مفید
تبدیل «ه‌ی» به «هٔ»
ویرایش مخرب
تبدیل «هٔ» به «ه‌ی»
هشدار
پیغام زائدی که باید از صفحهٔ بحث کاربری پاک شود.
ویکی‌پروژه
پروژهٔ انفرادی
بی‌نزاکتی
به خرج دادن هرگونه خلاقیت در نوشتن پیغام به مخالفان. بعضاً استفاده از «:-)» در گوشه‌ای متروک از ویکی‌پدیا.
مقالهٔ برگزیده
نوشته‌ای که در عالم بیرون شاید بتوان «مقاله»اش خواند.
مقالهٔ خوب
نوشته‌ای که به‌راحتی نتوان چرندش خواند.
گمب
صدایی که از برخورد سر ویکی‌نویسان با دیوار هنگام نظرخواهی برای گزیدن مقالهٔ برگزیده خیزد.
گمخ
گ‍‍ور بابای م‍‍ق‍الهٔ خ‍‍وب. چرا وقتم را آنجا تلف کنم.

تعلیقات دیگران گذشته از تیغ سانسور و با جرح و تعدیل ویرایش

مقاله‌نویس
ویکی‌فرن (از شاخه‌های اسکیزوفرنی)، کسی که مقاله نویسد و ناسزا شنود. پایین‌ترین مرتبه در هرم قدرت ویکی‌پدیا حتی پایین‌تر از آی‌پی خرابکار. مدیران گاه از بهر رعیت‌نوازی، عوام‌فریبی یا استجابت حاجت و استجلاء شفا در کسوت مقاله‌نویسان در آیند.


اندر حکایات خارجکی ویرایش

[۱]

به آی-پی فحاش دوست داشتنی (; ویرایش

جفنگ نویس مغرور پشت میز نشین / فحاش زاپاس باز همیشه عزلت گزین

یکسال هنوز نگذشته از تاریخ تکامل حماقتت/غره از بهر چه گشته ای از دو قلم کارت

حس سروری کورت کرده از دیدن جمال حقیقت؟/مغرور نشو هیچ از بابت سفیهانه اعتقاداتت

آن پالان خر است بر شانه هایت نه حس مسئولیت/سوارند بر پشت تو تنی چند از رند اربابانت

مقالات وارده... ویرایش

ویکی پدیای فارسی محلی آکنده از مقالات خرد و ناقص است. به منظور دریافت اطلاعات بیشتر روی صفحه تصادفی کلیک نموده تا نتیجه را در بخش متاخر هر مقاله مشاهده فرمائید.

در محضر اساتید ویرایش

زدند کلنگ پروژه های بسیار ویکی نویسان / هورا کشیدند بسیار از سر شوق ویکی نویسان

تاریخ فرانسه و سکس شناسی و حیوان شناسی / مدیریت علمی و جنبش دانشجویی و انسان شناسی

چند روزی گذشت و مشکلات کالیبری گل نمودند / در بهاران تنبلی بی حوصلگی خود شکفته نمودند

گفتند بی خیال برادر تابلوی اعلانات را عشق است / در قهوه خانه با دوستان مزه پرانی را روش است

مگر مغز خر خورده ایم دو تیله کور سازیم؟ / جان عزیز در ره آسایش خلق مثله سازیم؟

دنده آن دیگران نرم خود مقاله نویسند / در کارزار ویرایش مقالات همی ستیزند

گه گداری از سر فراق خاطر خنثی سازی شاید فشردیم / یا به جدیت عقاید عجیب و غریب به مقال سپوختیم

رضا تو خود نیز از این خیل جدا نیستی / بل بر این سیاهی لشکر همچو سرلشکر هستی!

انقلابات ویکی پدیایی ویرایش

حتما اول بخش رفتار شما را با دقت هر چه تمام در اینجا بخوانید...

...گفتید انقلاب یاد یک موضوع جالب افتادم! چند سال پیش در مجله گل‌آقا یک کاریکاتوری دیدم که در آن به کشور آفریقایی اشاره می‌شد که در یک سال بیش از چهل کودتا در آن رخ داده بود!!! طرف یک نقشه را به زنش نشان می‌داد و می‌گفت : زن فردا نوبت ماست که کودتا کنیم! حالا اگر مثل من چشم بصیرت داشته باشید حرف حسام هم یک چیزی تو همین مایه‌هاست : هر روز انقلاب کنید و به نهضتتان ادامه دهید ولی نوبت را رعایت بکنید!

جنگ دیوانسالاری ویرایش

Behaafarid/ویکی‌اژدها
موقعیت
نتایج شکست حسام‌اینا و پایان دیوانسالاری مطلق روزبه بر ویکی‌پدیا.
فرماندهان و رهبران

حسام

پرهیزی

به‌آفرید
عزیزی

کامیار