کاظمین

دایرةالمعارف مصاحب، «کاظمین»: شهر (جمعیت حدود ۴۷هزار) عراق، در حدود نهصد متری ساحل راست دجله و هشت کیلومتری شمال بغداد، که از زیارتگاه‌های مهم شیعیان است، و با توسعهٔ بغداد (مخصوصاً از ۱۹۳۰ به بعد) بدان متصل شده است. مرقد امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر ملقب به کاظم، و امام نهم، حضرت امام محمدتقی ملقب به جواد، در مرکز این شهر قرار گرفته است، و این دو امام را، که در یک جا مدفونند، گاه به نام کاظمین (دو کاظم) و گاه به نام جوادین (دو جواد) می‌خوانند، و شهر را مختصراً کاظم یا کاظمیه هم نامیده‌اند. بقعه و بارگاه کاظمین یکی از زیارتگاه‌های عالی و باشکوه عراق است، و به همت ایرانیان و شیعیان هندوستان در طول قرن‌ها با صرف مبالغ هنگفت ساخته یا تجدید ساختمان شده است. در زمان خلفای عباسی، در جانب غربی بغداد قبرستان‌های بزرگی بود، و قبرهای دو امام در محل معروف به مقابرالقریش قرار داشت، آن را شونیزیه و قبرستان باب‌التبن هم خوانده‌اند. در زمان یاقوت، مقابرالقریش حومه‌ای پرجمعیت و دارای بارو بود. اینکه چه کس نخستین‌بار به ساختن ضریح و قبهٔ کاظمین پرداخته معلوم نیست، ولی این را می‌دانیم که شاهان شیعی مذهب، مانند آل بویه، هدایای فراوان به این محل نیاز می‌کرده‌اند. در جنگ‌های میان شیعه و سنی بارها این ناحیه دچار آتش‌سوزی و غارت شده است (مخصوصاً در سال‌های ۴۴۳ و ۶۶۲ق). در فتح بغداد به دست هولاکو در ۶۵۶ق دگر بار با خاک یکسان شد. تجدید بنا و کاشی‌کاری کنونی حرم کاظمین از شاه اسماعیل اول صفوی است (۹۲۶ق). طلاکاری دو گنبد به فرمان آقا محمدخان قاجار صورت گرفت (۱۲۱۱ق). ناصرالدین شاه در سفر زیارتی (۱۲۸۷ق) خود به عتبات طلاکاری گنبدها و قبه های مناره‌ها را تجدید کرد. تجدید بنای صحن و کاشی‌کاری آن به وسیلهٔ فرهادمیرزا صورت گرفت (۱۲۹۸ق). در مقابل کاظمین، بر ساحل چپ دجله، حومهٔ المعظم واقع است، که با پلی به کاظمین مربوط می‌شود. در این محل، که تقریباً همهٔ ساکنان آن پیروان مذهب تسنن هستند، قبر ابوحنیفه، مؤسس مذهب حنفی از مذاهب چهارگانهٔ تسنن، قرار دارد.
لغت‌نامۀ دهخدا، «کاظمین»: کاظمیه. شونیزی صغیر <تاریخ کاظمین>، مدفن امام موسی کاظم (ع) و امام محمد تقی (ع) که شهر کوچکی است پهلوی بغداد. مقابر قریش است که سپس مدفن حضرت امام موسی الکاظم امام هفتم شیعهٔ اثناعشریه و حضرت ابوجعفر امام محمدتقی گردیده و به کاظمین یا مشهد کاظمین مشهور شده. در باب موقع کاظمین در کتاب تاریخ کاظمین آمده است: «با توجه به این‌که در میانهٔ مشاهد پنجگانهٔ عراق مشهد کاظمین از همه زیباتر است و شهر کاظمیه هم از بلاد مستحدثهٔ اسلامی می‌باشد و اگر هم یکی دو قرن به علل سیاسی و جهات مذهبی و یا ناامنی تهی از سکنه افتاده و یکی دو قرن هم عمران آنجا محدود و جمعیت آنجا مرکب از خدام مشهد و عملهٔ موتی و متصدیان سراهای زواری و رباط‌های مسافری گشته بوده، طولی نکشیده که توجه امامیه بدین نقطه منعطف و تدریجاً جمعی ازشیعیان مقیم بغداد به‌واسطهٔ ضیق مکان و نداشتن خانه و گرانی ارزاق و اختلافات مذهبی از بغداد به کاظمیه منتقل و به ساختن خانه و لانه پرداختند و جمعی از اهالی هم در پرتو عقاید مذهبی از آن‌جایی که مجاورت بقعهٔ امامین همامین را خوش داشته، میمون می‌پنداشتند برای سکونت خویش در حوالی مشهد کاظمین بناهائی احداث کردند. این جمعیت غالب شب‌ها را در کاظمیه بیتوته کرده، روزها جهت کسب معاش به بغداد می‌رفتند و در نتیجه کاظمیه توسعه یافته احداث راه‌آهن میانهٔ محلهٔ کرخ بغداد و کاظمیه برای ایاب‌و‌ذهاب واگون اسبی هم بیش از پیش موجب عمران کاظمین شد و غالب تجار شیعه بالخصوص ایرانیان مقیم بغداد را از آنجا به کاظمیه کشانید و هرچندکه از تاریخ حدوث شهر کنونی کاظمین بیش از دو قرن نمی‌گذرد ولی باید دانست که این شهر بارها از نظر آبادی و عمران و کثرت سکنه واجد اهمیت گردید و پس از چندی به‌واسطهٔ برخی سوانح و ایجاد بعض انقلابات و اختلافات مذهبی و مسلکی دیگر باره ویران و تهی از سکنه گردید و باز هم پس از رفع انقلابات در پرتو عقیده و ایمان از نو آبادان شد و بیش از پیش سکنه یافته است و در هر حال جایگاه فرقهٔ جعفریه و آشیانهٔ علویه و مرکز ثقل علمای امامیه بوده است <تاریخ کاظمین>.